Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-30@02:01:32 GMT

بدون عاطفه، بدون تلاش؛ ساخته جین استوپینتسکی

تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۵۷۸۹۵

بدون عاطفه، بدون تلاش؛ ساخته جین استوپینتسکی

فیلم «بدون احساسات جدی» به کارگردانی «جین استوپینتسکی» که ژانر کمدی را یدک می‌کشد، بیشتر از آنکه تلاش بر کمیک بودن داشته باشد، می‌خواهد نان جنبه رمانتیک بودنش با آن وجه عاشقانه ابتر ارایه شده‌اش را بخورد. فیلم به قدری روی روابط عاشقانه و به طور کل بر رابطه‌سازی ملودرام دو شخصیت اصلی‌اش یعنی مدی (با بازی جنیفر لارنس) و پرسی (با بازی اندرو بارت فلدمن) تمرکز دارد که در روایت دچار تناقض می‌شود و در نتیجه با خود کنار نمی‌آید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش اعتماد، مشخصا وجه دیگر افتراق آمیز فیلم را می‌توان به شخصیت‌پردازی همین دو شخصیت نسبت داد، چراکه اگر «مدی» پرسوناژی با فاکتور‌های شخصیتی قدرت‌گرا و کنترل‌کننده و «پرسی» پرسوناژی با مشخصات شخصیتی وابسته و ضعیف لحاظ شده باشد، در پاره‌هایی از فیلم، موضع‌های رفتاری برچسب شده به دو کاراکتر به یکدیگر سوییچ می‌شود و حاکمیت بین شخصیت‌ها براساس سنگینی کفه ترازو به نفع یکی و به فراخور موقعیت پیش می‌رود.

گویی اختلال دو قطبی بین این دو شخصیت به میزان مساوی قسمت و تقسیم شده است و لحظاتی از فیلم، یکی از آن‌ها مسوول رفتار کودکانه و شیداوار است و در لحظه‌ای دیگر همان شخصیت رفتار بالغانه و بزرگسالانه توام با یأس فلسفی افسرده‌گون از خود بروز می‌دهد. بنابراین فیلمساز تکلیفش را با خودش مشخص نمی‌کند که در شکل‌گیری ارتباط بین این دو شخصیت به کدام یک نقش والد را بدهد و به کدام یک نقش کودک را! هر چند که مدی ۳۲ ساله، ماموریت پروراندن و پر و بال دادن پرسی ۱۹ ساله را عهده‌دار باشد.

فیلم «بدون احساسات جدی» را حتی نمی‌توان یک فیلم تینیجری و دبیرستانی قلمداد کرد، زیرا در بیان مسائل و مشکلات اجتماعی و درگیری‌های ذهنی کاراکتر پرسی ناتوان است و به آن‌ها نگاهی سطحی دارد و این رویکرد به این دلیل معطوف است که فیلمنامه تمام هم و غم خود را روی توان بازیگری جنیفر لارنس گذاشته است. حتی در رفتار‌های شخصیت «مدی» با «پرسی» می‌توان رگه‌هایی از اختلال پدوفیلی را دریافت کرد، با احتساب این موضوع که شخصیت پرسی سن هجده سال را گذرانده است.

اگر فیلمنامه مبنا را بر برگشت‌پذیری ضمنی خط سیر فیلم در الهام‌بخشی و‌گیری هر دو کاراکتر از یکدیگر گذاشته است و ماهیت قلدرمآبانه بودن را به شخصیت مدی و خصوصیت دست و پا چلفتی بودن را به شخصیت پرسی اهدا کرده است، پس چرا فیلم در بزنگاه‌های مختلف خلاف جهت شخصیت‌های ارایه شده خود گام بر می‌دارد؛ پرسی این جوان عزلت‌نشین به ناگاه در رستورانی با اعتماد به نفس کامل شروع به نواختن پیانو و خواندن می‌کند و مری به شکلی بی‌عرضه و بی‌تمهید دنبال ماشین یدک‌کش برای بازپس‌گیری ماشینش می‌رود! و هر دو هم به تناوب و به نوبت در موقعیت‌های مختلف آویزان کاپوت ماشین دیگری می‌شوند!

فیلم با سر راه قرار دادن این دو شخصیت در مسیر زندگی یکدیگر و با این اختلاف سنی و اختلاف طبقاتی می‌خواهد خلأ‌های روحی و رفتاری و به طور کل تروما‌های آن‌ها را مکمل وار علاج کند، اما نه در نمایاندن بحران میانسالی مدی و دغدغه حفظ خانه به‌جا مانده از مادرش موفق عمل می‌کند، نه در ابراز رفتار خام‌دستانه پرسی در زیست سیم خار‌دار کشیده‌اش در پانسیون نگهداری از سگ‌ها و اعتیاد این نسل به واقعیت‌های مجازی و صفحات گوشی‌های هوشمند قابلیت موثری از خود نشان می‌دهد.

به قدری چالش‌های دراماتیک رونمایی شده از این دو شخصیت نخ‌نما و پیشتر ساخته شده در هالیوود است که کارگردان ناگزیر می‌شود، دعوای ساختگی جا داده شده مدی در ساحل را با چالشی اروتیک‌وار و با بی‌پروایی محض به عنوان جلوه‌های ویژه جنسی فیلم به خورد تماشاگر بدهد. سکانسی که بود و نبود آن، به لحاظ کیفی و کمی تاثیری در مولفه‌های روایی داستان ندارد، زیرا که این اقدام «مری» در زد و خورد نه با وضعیت تماما منفعت‌طلبانه او تطابق دارد، نه هنجاری جسارت‌طلبانه به پرسی می‌افزاید.

از طرفی حضور دیگر کاراکتر‌های فیلم اعم از لایرد (با بازی متئو برودریک) و آلیسون (با بازی لائورا بناتی) در نقش پدر و مادر «پرسی» بسیار ویترینی و تزیینی می‌نماید که فیلمساز با الصاق وجهی وسواس‌گونه به آنها، تلاش بر بازنمایی نگرانی‌های آن درخصوص آینده فرزندشان دارد و البته راهکار‌های بی‌خردانه آن‌ها در مقدمه‌چینی چگونگی حضور پرسی در دانشگاه پرینسون آغازی بر تمامی نقاط عطف فیلم می‌شود (البته اگر نقطه عطفی در فیلم وجود داشته باشد).

شخصیت‌های دیگری، چون سارا (با بازی ناتالی مورالس) و جیم (اسکات مک آرتور) وضعیت بهتری ندارند و شخصیت «مدی» به عنوان یک راننده اوبر و بارتندر کافه ساحلی که در حل مشکلات خود درمانده است، به یک‌باره و معجزه‌وار مشکلات آن‌ها را نیز حل و فصل می‌کند. بنابراین حضور تمامی شخصیت‌های فرعی فیلم به اندازه یک خرده داستان چند دقیقه‌ای موثر نیست و حتی وجهی ضدپیرنگ به خود می‌گیرند.

فیلم «بدون احساسات جدی» یک هیچ کامل است که حتی به درد تجربه وقت تلف کردن نمی‌خورد. فیلمی بدون عاطفه، بدون تلاش که نه در قامت آموزنده بودن موثر است و نه در قالب فکاهی و مضحک شدن! فیلمی که هر قدر دست و پا می‌زند، نمی‌تواند دو شخصیت به زور مخلوط شده فیلمش را، آینه عبرت یکدیگر قرار دهد و فقط می‌خواهد در ظاهر امر آن‌ها را به یکدیگر گره بزند.

حتی نگاه امیدوار بخش و آینده‌گرا تعریف شده برای شخصیت‌های تهی و بی‌عاطفه و بدون تلاش نیز در نیامده است، زیرا اتصال آنان به گذشته به صورت سد و دیواری شکننده و صرفا دم‌دستی ابراز شده است. همه چیز این فیلم را می‌توان از همان سکانس آغازین فیلم یعنی گفت‌وگوی شخصیت‌گری (با بازی ابن مارس بچراک) با مدی حدس زد و پیش‌بینی کرد! زنی که خودش در قال گذاشتن مردان سری شده زندگی‌اش، قالش گذاشته می‌شود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: سینمای جهان نقد فیلم قیمت طلا و ارز قیمت موبایل دو شخصیت شخصیت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۵۷۸۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهل و شش بازی بدون شکست: پادشاه شکست نمی‌خورد

به گزارش "ورزش سه"، شانزدهمین گل قهرمان در وقت‌های اضافه، آنها بدون شکست باقی ماندند. این بار آنها با گل روبرت آندریچ در دقیقه ۶+۹۰ از شکست نجات یافتند.

اتفاق خاص قبل از بازی: اِما ۱۰ ساله، دختر ژابی آلونسو، در حالی‌که دست فریمپونگ را گرفته و به زمین می‌رود، لبخند می‌زند. آلونسو:«خانواده‌ام از من حمایت زیادی می‌کنند. من بسیار مفتخرم که آنها با باشگاه ارتباط دارند.»

دوش آب سرد برای تیم قهرمان

۷۰ ثانیه پس از آغاز نیمه دوم، ستاره اشتوتگارت می‌توانست دروازه لورکوزن را باز کند اما توپ با برخورد به دروازه‌بان و سپس تیرک، دفع شد. با این حال کریس فوریچ کمی عقب‌تر در کمین بود و با یک ضربه چکشی گل اول را به ثمر رساند.
این هشتمین گل این بازیکن ملی‌پوش و ستاره جدید در این فصل است که گفته می‌شود بایرن و بروسیا دورتموند به او علاقه دارند.
دنیس اونداف هم ۱۰ دقیقه بعد همین کار را کرد. او هم دروازه لورکوزن را باز کرد تا نتیجه بازی ۲-۰ شود.

پس از یک موقعیت عالی از گیراسی که از دست رفت، قهرمان از خواب بیدار می‌شود و ناگهان به یاد می‌آورد که با هم سوگند خورده‌اند که فصل را بدون شکست به پایان برسانند.

عدلی در دقیقه ۶۱ یک پاسخ سریع به دو گل حریف داد و اکنون فقط لورکوزن بازی می‌کند و حریف را تحت فشار قرار می‌دهد.

نوبل، دروازه‌بان قرضی اشتوتگارت از بایرن مونیخ، در دقیقه ۶۵ دو سیو درخشان و تماشایی انجام داد که باعث شد ماتئوس در شبکه اسکای از او تمجید کند:«اولی در کلاس جهانی، دومی هم در کلاس جهانی و بسیار فوق‌العاده. برای من این سیو فصل است.»

در دقیقه ۹۷ ضربه ایستگاهی ویرتز در میان شلوغی محوطه جریمه، روی پای آندریچ‌ فرود آمد و آن را برای زدن یک گل تساوی معروف دیگر وارد دروازه حریف کرد.

ویرتز و آلونسو هنگام شادی گل دست روی سرشان گذاشته‌اند و باورشان هم نمی‌شود.

لوکاس هرادکی، کاپیتان لورکوزن، در مورد یک معجزه دیگر در لحظه آخر به اسکای گفت:«این باورنکردنی است. دیوانگی! من هیچ کلمه‌ای برای آن ندارم.»

وقتی از او پرسیدند که آیا این فقط ‌خوش‌شانس بود یا نه، پاسخ داد:«هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. من می گویم ۵۰/۵۰ مهارت و شانس.»

آندریچ، زننده گل دوم گفت:«نکته اصلی این است که توپ در آنجاست. این اتفاق همیشه می‌افتد، زیرا ما همیشه به آن باور و ایمان داریم. این یک بازی بسیار جذاب و دیدنی بود.»

و آلونسو:«تا پایان، تا پایان می‌جنگیم. گل اول خیلی مهم بود که ما باور کنیم باز هم می‌توانیم. هواداران باعث شدند ما به این نتیجه برسیم.»

سباستین هوینس، سرمربی اشتوتگارت، از وضعیت بسیار ناراضی بود. او با عصبانیت گفت:«روی گل دوم آنها توپ در محوطه به دست بازیکن لورکوزن برخورد کرد. داور حداقل باید آن را بررسی می‌کرد. به‌نظرم گل باید رد می‌شد. داور باید در کنار خط دوباره صحنه را می‌دید. نمی‌شود چنین گل مهمی را بررسی نکنند.»

اخبار بد برای لورکوزن

جاناتان تاه در نیمه اول دچار مصدومیت جزئی شد و بین نیمه جایش را پیرو هینکاپیه داد. ژابی آلونسو چهارمین کارت زرد خود را دریافت کرد و از بازی بعدی لیگ مقابل فرانکفورت محروم شد.

دیگر خبرها

  • تلاش ها برای تحقق تابستان بدون خاموشی در قم
  • علت عمده «سقط جنین» چیست؟
  • مستند کوین اسپیسی در راه پخش در سراسر جهان است
  • غوغای دروازه‌بان اشتوتگارت در اینترنت
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • چهل و شش بازی بدون شکست: پادشاه شکست نمی‌خورد
  • خلاصه بازی یوونتوس و آث میلان + فیلم
  • پرسپولیس بدون کاپیتان نمی‌برد
  • مدارس دینی بدون مجوز اهل سنت از ۳۳ به ۵ رسیده است
  • پیامد‌های شکست در اراک؛ ضربه به شخصیت پرسپولیس، نمایان شدن مشکلات دفاعی و عیار گلر جوان